Thursday, February 9, 2012

بازتاب آلات موسیقی : عرفای مورد بحث این اثر، در اشعار طرب انگیز خود ، آلات موسیقی را با تار باریک سخن به وصف گرفته اند و گاهی در اشعار عرفانی، چنگ، نی و رباب را بیشتر به کار برده وآن را وسیله نواهای سوخته دلان راه عشق از هجر و فراق معشوق میدانند. به گونه مثال استاد بیتاب چنگ و رباب را در غزل زیر بس زیبا و دلپسند ترسیم نموده است:


 بازتاب آلات موسیقی :
عرفای مورد بحث این اثر، در اشعار طرب انگیز خود ، آلات موسیقی را با تار باریک سخن به وصف گرفته اند و گاهی در اشعار عرفانی، چنگ، نی و رباب را بیشتر به کار برده وآن را وسیله نواهای سوخته دلان راه عشق از هجر و فراق معشوق میدانند. به گونه مثال استاد بیتاب چنگ و رباب را در غزل زیر بس زیبا و دلپسند ترسیم نموده است:
مطرب که دوش چنگ و ربابش نمود سرُ
مــستانه میــسرود غـــزلهــای همــچو دُر
          آندم کـه بود ســــاغر من از شــراب پرُ
          شیخم به طعنه گفت حرامست می مخور([1])
واژۀ نای در بیت زیر:
نغمۀ ساز دلم زمزمۀ نای کیست در پس آیینه ام بلبل گویای کیست([2])
ساز تبنور که در بیتی از یک غزل مولانا خال محمد خسته بازتاب یافته است:
فرق سرمایۀ تحقیق به تقلید بسی است       ساز تنبور کجا نغمۀ داوود کجا([3])
سرُ، تار، لی، زیر و بم که جز دانشهای موسیقی است. عشقری آنهمه را در یک بیت چنین گنجانیده است:
بسکه از یاد سرُ و تال وصالت بی لی ام         نالۀ زارم گهی زیر و گهی بم میشود([4])
عشقری در وصف رباب غزلی دارد که آغاز و انجام آن بدینگونه است:
گر شود زاهد دچار ساز پر جـــوش رباب         خرقه و سجادۀ خود را کـــند پـــوش رباب...
 بسکه آهنگ و نوای دلکشش پرنشه است      عشقری گردیده امشت مست و مدهوش رباب([5])
زیر و بم و پرده را حیدری در بیتی به بیان گرفته است:
زیر و بم زمانه حضور خیال تست        زین پرده هرچه هست به جا میکشي بکش([6])
در بیت زیر، عبدالحمید اسیر زبان ساز را بیانگر راز های درونی اهل صفا دانسته و به منظور اثبات قول خود همنوایی نی را با مولانا اینطور مثال داده است:
زبان ساز بود ترجمان اهل صفا     زنی شنو که شده همنوای مولانا([7])
نغمۀ ساز در بیتی از اسیر:
نه ذوق عشرتم در دل نه شور نغمة سازی نه در سر فکر هستی، نی دماغ نکته پردازی([8])
بهایی جان نسبت به عرفای دیگر در سروده هایش نام آلات موسیقی، ساز و آواز را بیشتر به کار برده است که گونه مثال سازنی، سیم رباب و چنگ رادرا ابیاتی از وی به نظاره مینشنیم:
دل بناله یا الـــهی تا به کــــی    دیده پر نم بــا رباب و ســازنی
بر امیـــــد آنکه از سیم رباب   شهر جــان من بیابد فتح و باب
بر امیــــد آنــکه آواز چنگ     از میان گِـل بــرآید نفس لنگ
بر امـــید آنــکه از فــریادنی      غیر الله محو گردد کــل شــی
ساز نی بر منتهی را جایز است ای برادر مبتدی کی فایز است([9])
                                              * * *
باز آه گرم نی وا مــی شـــود    هر دو مســـتان را مسیحا می شود...
سالک مجذوب از بانگ رباب    خیمه بـــر دل میزند مثــــــل حباب
سینۀ مجذوب ســالک نی بود   چـــشتیـــان را بســط دل از وی بود
سنت شرع محمد روشن است  گرچه این بدعت بود هم احسن است([10])  
واژه بربط ونی در بیتی از فنایی:
بیارید بربط و نی راکه از شوق جمال دوست کنون از خویشتن رفتم سخن مستانه میگویم([11])


[1] - دیوان استاد بیتاب، ص .
[2] - رمز اسرار، ص 33.
[3] - سروده های جاویدان، ص 14.
[4] - دیوان عشقری، ص 77.
[5] - همانجا، ص 46.
[6] - مدار نور، ص 122.
[7] - خط بوریا، ص 210.
[8] - اسیر بیدل، ص 327.
[9] - بهایی جان و استاد خلیل الله خلیلی، ص 80.
[10] - همانجا، ص 62.
[11] - رمز حقیقت، ص 13.

No comments:

Post a Comment