Friday, February 3, 2012

ذكر : الذين امنو وتطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب([1]) ذكر به كسرذال ستايش وياد خداوند (ج) را گويند، ذاكر فاعل ذكر بوده كسيكه ياد كننده و ستايش كنندة خداست .


ذكر :
الذين امنو وتطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب([1])
ذكر به كسرذال ستايش وياد خداوند (ج) را گويند، ذاكر فاعل ذكر بوده كسيكه ياد كننده و ستايش كنندة خداست .
صوفيان گويند كه لفظ انسان نام وصورت انسان نيست بلكه معناي اسم ذات آن ميباشد. از اينرو(ناس) به سه دسته تقسيم ميشوند: يكي آنكه بيشتر مصروف خورد و نوش مي باشد و صفت حيواني دارند. دستة دوم عاقلان اند كه خصلت ملكي دارند، تمام آرزو ها وخواست شان عبادت و رضاي معبود است. سوم نادرات اند كه اكمل ميباشند وغير از ذكر، فكر ومحبت الهي كار ديگر ندارند و غرق در مشاهده محبوب ميباشند از صفات خود تجرد كرده و به صفات خداوند(ج) ميزيند.([2]) راجع به ذكر در قرآنكريم چندين بار تاكيد شده وانسان را به مكلفيتش متوجه ساخته است از جمله:«و ما خلقت الجن و الانس الاليعبدون» .([3]) ديده ميشود كه هدف از خلقت انسان نزد پروردگار(ج)  عبادت، پرستش و شناسايي اوست كه بنده به آن مكلف ساخته شده است.
چون در آيت فوق وظيفة انسان به وضاحت مشخص گرديده پس به وسيله ذكر ميتواند رستگار شود وبه بارگاه رب العزت راه يابد.
ذكر غذاي روح بوده و روح را به مدارج عالي كه در انديشه نه ميگنجد سوق ميدهد. زنده گي بدون ذكر انسان را بي هدف ساخته و در پر تگاه نيستي رهنمون ميسازد .
چون خداوند(ج) به انسان كرامت ارزاني نمود و او را خليفة خود در زمين گردانيد و عزت داد تا شكرگزار او باشد، سخت ناسپاسي خواهد بودكه از او غافل گردد. انسان با ترك هوا و هوس و خواهشات نفس و مداومت به ذكر ميتواند به قله هاي شامخ آرزو ها نايل گردد و در جائيكه شايسته مقام انسانيت است تكيه زند.
خداي عزو جل ميفرمايد : «فاذ كروني اذكركم»([4]) ياد كنيد مرا تا ياد كنم شما را و فرموده «ادعوني استجب لكم» چون بخوانيد مرا اجابت كنم. خداوند(ج) همه را در اختيار بنده قرار داده مشروط بر اينكه بنده عابد باشد نه غافل، فرمانبردار باشد نه سركش، بيدار باشد نه خواب و بداند كه عمر درگذر است و لحظه يي نه مي ايستد پس بايد بيدار باشد قبل از موت .
خداوند متعال امر ميكند، كه: «يا ايهاالذين امنو اذكرو الله ذكراكثيرا.»([5]) «ترجمه، اي آن كسانيكه ايمان آورده ايد بسيار ذكر و حمد خداوند(ج) را به جا آوريد» هرگاه آيينة دل با ذكر خداوند(ج) از زنگار وغبار وآلوده گي پاك و به نور اومصفا وصيقل گردد ودر مقابل نور خدا قرار گيرد، بيگمان كه انوار خداوند با عظمت در او تجلي ميكند و به صفات وعظمت خود عابد را آگاه ميسازد.
صوفيآن را ارادات و عقايديست خاص و هر طريقه راروش مخصوص در ذكر است، آنها براي اداي كلمات در ذكر فورمول هاي مخصوصي وضع نموده اند. به طور كلي ذكر صوفيآن را ميتوان به دو بخش تقسيم كرد: اول ذكر جلي، دوم ذكر خفي.
ذكر جلي زیاده در مسالك قادريه و چشتيه معمول است كه سالكان به آواز بلند در حلقه ها به آن ميپردازند. ذكر خفي يا آهسته كه بعضاً در فكر و نفس خاموشانه ادأ ميگردد كه در سلك نقشبندیه بيشتر رايج است. سالكان در اداي ذكر روشهاي مختص به خود شان را دارند كه طرز اداي برخي از ايشان چنين است:
نخست صوفيان به شكل دایروي مينشينند وكلمة (الله) را با فرو بردن هواي تنفسي از سمت چپ سينه تكرار ميكنند، اما برخي ديگر چهار زانونشسته كلمة الله(ج) را خاموشانه در فكر تكرار ميكنند. برخي در فرو بردن هواي تنفسي از زير ناف به قسمت چپ شانه روي كلمة (لا) فشار آورده ومي انديشد، سپس در ذهن كلمة (الله) را به ياد آورده و موقع بيرون كشيدن هواي تنفسي (الا الله) ميگويند.
و بعضاً كلمه (الاالله) را موقع فرو بردن هواي تنفسي تكرار ميكنند. عدة چندين بار تسبيح(الاالله) را در حال تفكر تكرار نموده و به وسيلة انگشتان ميشمارند. در موقع ذكر آنقدر ذهن را متمركز ميسازند كه هر فكر ديگر محو و نابود ميگردد. در ذكر صوفيان اكثراً ازكلمة(الله، لااله الاالله وهو) استفاده مينمايند. فورمول ذكر و نشستن يك طريقه با طريقة ديگر فرق ميكند.
صوفيان باورمند هستند كه اداي ذكر نظر به امروفرمان خداوند(ج) براي سالك حتمي وضروري است و ذكر سحري ونيمه شبي فيوضات بيشتر دارد.

بـر عـاشــقـان بـاشـد لاالـه الاالـلـه
امن وهـم امان بـاشـد لااله الاالـلـه
                                 (شيخ سعدالدين انصاري)
ذكر سبب، فرحت، تازه گي، خوشي، محبت، انس وآرامش فكري درانسان مي گردد مداومت ذكر، ذاكرين را از خطا باز ميدارد.
به عقيده صوفيان جامعترين كلمه در ذكر كلمة(الله) ميباشد كه در برگيرندة نود و نُه اسم الهي است. اين اسم نسبت به اسمأ ديگر امتياز يافته كه در همه چيز بيشترين و در كلمة طيبه خاص ترين ميباشد ودر بر گيرندة همه صفات خداوند(ج) ميباشد.جزاسم(الله) اسماي ديگر خداوند به معناي مجازي مورد استعمال دارند.([6]) خلاصه اينكه مداومت در ذكر، انسان را مستعد ميگرداند تا از فيوضات خداوندي فيض بگيرد و بهره مند شود.


[1] - ترجمه: آنانیکه ایمان آوردند ارام می يابد دل های شان به یاد خدا، آگاه شو خاص بیاد خدا آرام مي یابد دلها سوره وعد آیه 28.
[2] - ناقل سید مختار، الهامات قادریه،  1356، ص 9 قلمی.
[3] - ترجمه: هست نه کرده ام و نیافریده ام جن و انس را مگر از برای عبادت و پرستش.
[4] - قرآن کریم ، سوره بقره، آیه 147.
[5] - قرآن کریم، سوره احزاب، آیه 141.
[6] - عباس مهرین شوستری، تصوف، ترجمه عباس مهرین. تهران: کانون معرفت 1333، ص 20.
ز شورش عشق این مقامات             دوام فکرت الله الله                (شیخ سعدالدین انصاری)

No comments:

Post a Comment