Tuesday, January 31, 2012

محمد سعید سعیدی مجددی : محمد سعید متخلص به سعیدی معروف به سید جان آغا پسر عطأ معصوم مجددی مشهور به حضرت صاحب چهار باغ صفا، پسر شاه ظهور الله، پسر شاه صفی الله، پسر شاه اسماعیل، پسر شاه صبغت الله، پسر شاه معصوم، پسر حضرت شیخ احمد فاروق([1]) کابلی سر هندی مشهور به امام ربانی مجدد الف ثانی میباشد.([2])


1-  محمد سعید سعیدی مجددی :
محمد سعید متخلص به سعیدی معروف به سید جان آغا پسر عطأ معصوم مجددی مشهور به حضرت صاحب چهار باغ صفا، پسر شاه ظهور الله، پسر شاه صفی الله، پسر شاه اسماعیل، پسر شاه صبغت الله، پسر شاه معصوم، پسر حضرت شیخ احمد فاروق([1]) کابلی سر هندی مشهور به امام ربانی مجدد الف ثانی میباشد.([2])
محمد سعیدی در ششم سنبله 1257 خورشیدی در چهار باغ صفای ولسوالی سرخرود ولایت ننگرهار دریک خانواده عالم و متصوف چشم به جهان گشود.
وی علوم متداول را در کودکی نزد بزرگان خانواده و علمای دینی محل فرا گرفت و در چهارده ساله گی قرآنکریم را با تجوید موفقانه حفظ نمود.([3]) پس از فراگیری علوم در قریه مربوطه که به نام قلعۀ محمد سعید جان آغا معروف و در  شرق چهار باغ صفا موقعیت دارد، به ملکداری، زمین داری، عبادت پروردگار، امورات تصوفی، موعظه های دینی، تخلیق آثار و سرودن اشعار مصروف شد. وی گرمای تابستان را بیشتر در آگام (گندمک) خوگیانی که ملک، زمین و قلعۀ شخصی داشت سپری میکرد.
موصوف سفر هایی به قبایل آزاد، کابل، مزارشریف و شمالی داشته و از راه بندر کراچی و بمبئ پنج مرتبه به زیارت مکۀ معظمه نیز شرفیاب گردیده است.
وی در غزوات علیه استعمار انگلیس همراه با مرشدش (مولانا نجم الدین(رح) ) معروف به آخند زاده صاحب هده چندین بار در مناطق قبایل آزاد مانند: سر کاوی، بونیر، قلنگی، ملکند، چکدره، باجور و مهمند سهم فعال گرفته و در سازماندهی غزوات مذکور نقش برازنده داشته است. همچنان در جنگ استقلال زمانیکه نیرو های تحت فرماندهی جنرال صالح محمد خان در دکه عقب نشینی کرد، مردم سراسر کشور به ویژه مردم مشرقی با احساسات گرم وطنی و دینی به دور علما، روحانیون و بزرگان گرد آمدند و به کمک نیرو های دولتی شتافتند. هر چند قوای امدادی حکومتی به قیادت جنرال محمد عمر مشهور به سورجرنیل و کندکمشر محمد اکلیل خان بدخشی برای استحکام جبهات به باسول ننگرهار سوق داده شد و جنرال غلام نبی خان چرخی با اشخاص مجرب و کاردان از کابل به سوب جلال آباد حرکت نمودند، با آنهمه جوشش و اشتیاق مردم به غزا و جهاد بالای انگلیسها فشار وارد نمود که نتیجۀ آن صلح و متارکه و به رسمیت شناختن استقلال افغانستان گردید، در این جوشش مردمی و جهاد بر ضد انگلیس موعظه های عالمانه و آزادیخواهانۀ حضرت محمد سعید، سعیدی زیاد مثمر بود و عملاً خودش با نواسه برادرش (شرین جان آغای مجددی) در غزا با انگلیس سهم برازنده داشتند.([4])
سعیدی، صلح، آزادی، امنیت، وحدت ملی را دوست میداشت و به اهمیت آن پی برده بود، به همین منظور پس از استرداد استقلال کشور منظومه یی را عنوان شاه امان الله فرستاد که بیانگر ارزش ها و مزایای صلح بود ودر آن منظومه، شاه را به حفظ امنیت اینطور متوجه ساخته است:
ز امنیت به دنیا عشرت خوشتر شود پیدا حضور طاعت مولا از او یــکسر شود پیدا
به امنیت مرام دین و دنیا میشود حاصل اساس الفت دلها از این رهــبر شــود پیدا
زخارستان بدامنی سراسر زحمت عالم     به گلشن ز آب امنیت گل احمر شودپیدا([5])
در لویه جرگۀ زمان جنگ دوم جهانی که به منظور اعلان موقف سیاسی افغانستان دایر گردیده بود، سعیدی از طرف مردم ولایات مشرقی (ننگرهار، کنر، لغمان، نورستان) به حیث نمانیدۀ با اعتبار حضور یافت و بیانیۀ پرمحتوا و همه جانبۀ ایراد نمود که در برگیرنده منافع علیای کشور بود و مورد تأیید و پذیرش همه اعضای جرگه قرار گرفت و منتج به اعلان موقف بیطرفی کشور در جنگ جهانی دوم گردید.
محمد سعیدی با علما، طلاب مدارس، فقرا، مستمندان و اقشار پاین جامعه بیشتر در تماس میبود و تا جای امکان ضرورت های مادی شان را مرفوع میساخت. وی عملاً در مزرعه با دهقانان خویش کار میکرد، لباس ساده از کرباس وطنی (که توسط بافننده گان محل بافته میشد) میپوشید . در عبادت پروردگار دور از تظاهر راست و مستقیم بود. «در حرف زدن بسیار ظریف، در برابر ناداران و مستمندان نرمی و تواضع میکرد اما در برابر مالداران و زورمندان مستغنی و بی پروا بود به دربار و درباریان علاقه نداشت»([6]) سعیدی در ششم سنبله سال 1332 هجری خورشیدی برابر به پانزده هم ذی الحجه 1372 هـ .ق در آگام خوگیانی داعی اجل را لبیک گفت و در غرب زیارت حضرت صاحب، به سمت شمال مسجد آن محل، واقع چهار باغ صفا به خاک سپرده شد.([7])



طریقت و آثار محمد سعید سعیدی:
شخصیت روحانی، مجاهد و غازی راه حق محمد سعید سعیدی، در طریقۀ قادریه مرید و ماذون مرشد مولانا نجم الدین مشهور به آخند زاده صاحب هده بود.([8])
همچنان در طریقه نقشبندیه مجددیه به نزد برادر خود حضرت معصوم مجددی زانو زد تا آنکه در این طریقه نیز به خلافت نایل گردید.
بدین اساس محمد سعید سعیدی در دو طریقه قادریه و نقشبندیه مریدان را ارشاد میکرد و خلفایی را تقدیم دنیای تصوف وعرفان نمود که از جمله میتوان از مولوی صاحب فقیر الله نامبرد([9]).
سعیدی واعظ خوب بود و بیشتر موعظه هایش را به روی کاغذ مینوشت، وعظ و صحبت های وی بر شنونده گان اثر گذار و جذاب بود مواعظه مذکور در دو مجموعه به نام های: «موعظة المشتاقین» و «روح المشتاقین» از او باقی مانده که تا هنوز چاپ نگردیده است.
مرشد سعیدی  به دو زبان ملی دری و پشتو موعظه میکرد، او قریحۀ شعری داشت و به هر دو زبان سروده هایی دارد . نسخۀ خطی دیوان اشعارش موجود است. در دیوان اشعارش سروده هایی به زبان دری در قالب های قصیده، غزل، مثنوی و ترکیب بند درج است، سروده هایش از لحاظ محتوا بیشتر رنگ عرفانی دارد


[1]- حضرت شیخ احمد فاروقی مشهور به مجدد الف ثانی(رح) از مرشدان نامدار طریقه نقشبندیه بوده و در سلوک با پیروی از شریعت به کمالات معنوی دست یافته. سلسله طریقتی موصوف در هفت واسطه به حضرت بهاء الدین نقشبند و از لحاظ شجره خانواده گی در بیست و پنج واسطه به حضرت عمر فاروق(رض) وصل میگردد. وی در چهار طریقه معروف روشهایی را در سیروسلوک ایجاد و به کمال رسانیده است بدین سبب او را در تصوف مجددیه مینامند، اولاد احفاد این مرشد بزرگ بنابر همین مناسبت مجددی نامیده میشوند.
[2] - سرمحقق عبدالله بختانی خدمتگار، محمد سعید سعیدی مجددی، مجله خراسان دوره سوم، شماره(56) اکادمی علوم افغانستان، کابل: 1383ش، ص ص  27- 29.
- سرمحقق عبدالله بختانی خدمتگار، دهدی آخندزاده مولانا نجم الدین(رح) د دانش خپروندی تولنی، پشاور: 1386. ص 109. [3]
[4] - سرمحقق عبدالله بختانی خدمتگار، ستارۀ دین مولانا نجم الدین آخندزاده صاحب هده، ترجمه فضل الرحمان فاضل، مرکز تحقیقات اسلامی امام قتیبه بغلانی، وزارت حج و اوقاف، کابل: جدی 1387 خورشیدی، ص ص 145- 147.
- ستارۀ دین، مولانا نجم الدین آخندزاده، ص 155.[5]
[6]-همانجا، ص 148.
- ستارۀ دین، مولانا نجم الدین آخندزاده، ص 143. [7]
[8] - مولانا عبدالقدیر معروف به مولانا نجم الدین آخندزاده صاحب هده که در ننگرهار، سوات و ساحات پشتونستان به نام ملای کابلی شهرت داشت، عالم، صوفی، عارف و مرشد نامدار طریقه قادریه بوده است(ستارۀ دین مولانا نجم الدین)
- ستارۀ دین مولانا نجم الدین آخندزاده، ص 154.[9]

No comments:

Post a Comment