Tuesday, January 31, 2012

- طریقه سهروردیه : بنیان گذار این طریقه ضیاء الدین ابوالنجیب سهروردی بوده اما در شهرت و گسترش طریقه مذکور برادر زاده اش شیخ شهاب الدین ابو حفص عمر بن عبدالله سهروردی متولد 539 هـ . ق نقش برازنده داشته است. افزون برایشان اشخاص معروف دیگری نیز به سهروردی شهرت دارند که بعضی از محققین یکی را به جای دیگر اشتباهاً به معرفی گرفته اند از جمله یکی شهاب الدین یحیی بن حبش سهروردی مشهور به شیخ اشراق میباشد([


- طریقه سهروردیه :
بنیان گذار این طریقه ضیاء الدین ابوالنجیب سهروردی بوده اما در شهرت و گسترش طریقه مذکور برادر زاده اش شیخ شهاب الدین ابو حفص عمر بن عبدالله سهروردی متولد 539 هـ . ق  نقش برازنده داشته است. افزون برایشان اشخاص معروف دیگری نیز به سهروردی شهرت دارند که بعضی از محققین یکی را به جای دیگر اشتباهاً به معرفی گرفته اند  از جمله یکی شهاب الدین یحیی بن حبش سهروردی مشهور به شیخ اشراق میباشد([1]) وی در مناظرۀ فقهی همه را مغلوب ساخت، که باعث حسادت فقهیان گردید و او را به کفر متهم نمودند، سرانجام سال 587 هـ . ق حین جوانی در حلب کشته شد([2]).
شیخ اشراق شخصیت فلسفی، تصوفی و ادبی بود، آثار گرانبهایی را تصنیف و از خود به جا مانده که بیشتر به زبان عربی و فارسی دری نگاشته شده است.
اما بنیانگذار این طریقه شیخ سهروردی ضیأالدین ابو النجیب عبدالقاهر بن عبدالله سهروردی میباشد. که  نسبت خانواده گیش به خلیفه اول ابوبکر صدیق(رض) میرسد. وی در سال 490 هـ . ق در سهرورد (محله یی است که میان همدان و زنجان ایران) به دنیا آمد ([3]). اصول تصوف را نزد احمد غزالی فرا گرفت، در نظامیه بغداد تدریس میکرد و بعد به حیث رئیس نظامیه مذکور اجرای وظیفه مینمود. شیخ مذکور در 563- 562 هـ .ق) وفات یافت. معروفترین اثری که از او باقی مانده است. «آداب المریدین» نام دارد.
برادر زادۀ شیخ ابوالنجیب سهروردی، شیخ  شهاب الدین ابو حفص عمر فرزند محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بکری بن شیخ عمویه، بن سعد بن حسین بن قاسم بن نصر بن قاسم بن محمد بن ابوبکر صدیق(رض) است ([4])که در سال 539 هـ . ق در سهرورد متولد گردید. وی همراه با کاکایش به مجالس شیخ عبدالقادر  گیلانی اشتراک مینمود، پس از چندی سر آمد اقران شد و ناصرالدین خلیفۀ عباسی او را به سمت شیخ الشیوخی برگزید، وی در شریعت پیرو امام شافعی بوده، در بغداد مجالس و عظ و ارشاد داشت. شیخ مذکور در طریقت، سماع را جایز نمی شمرد.
نامبرده یکبار ملاقاتی با ابن عربی انجام داده و ابن عربی او را به نام دریایی از حقایق به وصف گرفته است. هنگامیکه سلطان العلما بهاءالدین ولد پدر مولانا در سفرش از بلخ به بغداد رسید، شیخ شهاب الدین سهروردی از او استقبال گرم نمود.([5]) روایت شده که شیخ شهاب الدین سهروردی نظر به ارادتی که به بهاءالدین ولد داشت از روی احترام با دست های خویش موزه های سلطان العلمأ را از پاهایش در آورده است([6]). همین گونه او با مشایخ آبادان نیز ملاقات هایی داشته است که در رساله «روزی با جماعت صوفیان» دربارۀ صحبت سهروردی با متصوفین مطالبی نگاشته شده است.
کتب و آثاری از شیخ شهاب الدین نامهای:  رشف النصایح، اعلام التقی و عوارف المعارف به جا مانده است که  عزیز الدین کاشانی هر سه این اثر را زیر عنوان مصباح الهدایه به زبان فارسی بر گردانیده است. و آثار دیگرش امرارالعارفین و سیر الطالبین نام دارد.([7])
شماری از نویسنده گان ابیاتی را به نام شیخ شهاب الدین سهروردی ثبت و این رباعی را به او منسوب نموده اند:
بخـشای بر آن که بخت یارش نبود       جـز انـدوه تو به دهر کـارش نـبود
در عشق تو حالتیش باشد که در آن      هم با تو و هم بی تو قرارش نبود([8])

شیخ سهروردی در نهایت فقر  و زهد زنده گی میکرد، در کتاب شرح حال و زنده گی مذکور نوشته شده که خلیفۀ عباسی خانه، حمام ، باغ و ثروت هنگفت برای سهروردی بخشید که همۀ آن را در راه خدا(ج) انفاق کرد، در وقتی که وفات  نمود دنیاری برای کفن و لوازم تکفین از خود به جا نمانده بود. سال وفاتش را 632 هـ . ق ثبت نموده اند.([9]) 
در طریقه سهروردیه مشایخ خویش را خواجه و یا بابا میگویند: شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی را از زمره مریدان همین طریقه قلمداد نموده اند.
بهاء الدین ذکریای ملتانی طریقه سهروردی را به هند انتقال و در آنجا گسترش داد. شیخ عراقی و امیر حسین از شاگردان ملتانی بودند، عراقی با دختر ذکریا عروسی کرد که نتیجه این ازدواج پسری به نام کبیرالدین بود که در این طریقه به مقام ارشاد نشست.
علی هجویری مشهور به داتا گنج بخش نویسندۀ کتاب «کشف المحجوب» از بزرگان این طریقه به شمار میرود.
از درویشان طریقه سهروردیه میتوان از عزیزالدین کاشانی و ادیب پشاوری شاگردان حکیم سبزواری نام برد.([10])
سلسلۀ سهروردی در نیم قارۀ هند رایج بوده شهرت زیاد دارد، بیشتر کتب و آثار پیروان این طریقه به زبان اردو و پنجابی منتشر گردیده که در بعضی موارد ذکر جلی و سماع را جایز شمرده اند([11]).
شاخه یی از طریقۀ سهروردیه  که خود رابه  حبیب عجمی منسوب میدانند به نام  سهروردیه حبیبه معروف است.
اولین ذکر خفی ایشان «لااله اله الله» است که «لااله» را از ناف به سمت شانه راست کشیده و «الا الله» را از شانه چپ به دماغ میرسانند. و سر را پایین نموده و از ناف «الله» را به زیر سینه (پستان) چپ ضرب مینمایند و این ذکر را لطیفه نفس و قلب نیلوفری میگویند([12]).
شیوۀ ذکر، در سهروردیه حبیبه پس از دو ذکر متذکره به ترتیب چنین اجرا میگردد:
در لطیفۀ قلبی نخست «الا» را به روی کاغذ مینویسند و به دیوار نصب مینمایند و با دقت به آن نگاه  مینمایند، در صبح چاشت و عصر شکل قلب را به نظر گرفته در حالت نشسته زبان را به کام میچسپانند و اسم ذات «الله الله» را تا وقتی به دل میکوبند که به گوش خود «الله» را استماع نمانید.
در این هنگام انوار به گونه آتش به مشاهده میرسد. در ذکر لطیفه سر نیز زبان را به کام چسپانده خداوند(ج)  را حاضر دانسته اسم «الله» را به سینه میکوبند در این لطیفه انوار وارده به شکل سبز معلوم میشود. در لطیفه ذکر «هو»  لفظ «هو» را از جبین میان دو ابر به وسط قلب و همینطور از قلب به بالا تا فرق سر میرسانند و مشاهده انوار این لطیفه مانند برق است.
لطیفه اخفی را که قلب مدور و قلب احمر میگویند اسم «هو» را با خیال در ذهن ترسیم و به بالا میبرند.  در این مرحله از سوراخ های بدن (سوراخ دهن، گوش، چشم، بینی و مخرجین) محافظت مینمایند تا نفس بیرون نرود.
شکل دیگر ذکر ذات «الله» را به گونۀ انجام میدهند که «الف الله» را از ناخن شست پای راست گرفته به دماغ برده و به ناخن پای چپ برساند. سلسله سهرورد یه با نقشبندیه، قادریه و چشتیه نزدیکی های در رابطه به انجام ذکر دارند و هر سه طریقه مورد قبول مشایخ سهروردیه میباشد.
از روش های ویژه در طریقه سهرودیه دو ماه روزۀ پی در پی داشتن و چهل روز به اندک خوردن و قناعت توصیه شده، از خوردن میوه پرهیز کردن و با کمی خرما و بادام تناول کردن و به سر بردن است. در طریقۀ مذکور از شرایط پذیرش مرید آن است که شب پیش از خواب وضو نماید و هزار بار دورد به پیامبر اسلام(ص) بفرستد و بیست و دوبار (یاو دود) گفته بخوابد و آنچه در خواب بیند برای مرشد بگوید و پس از تعبیر خواب موصوف مرشد در بارۀ پذیرش و یا رد مرید تصمیم میگیرد که سالک مبتدی را به طریقت خویش شامل سازد یا خیر ؟ ([13])
        سلسله طریقتی سهروردیه :
سلسله و نسبت طریقتی سهرودیه در کتاب چراغ معرفت و کلید سعادت نگاشته شده که مکمل و منظم نبوده کاستی ها و کمبود هایی در آن به نظر می آید که از درج آن صرف نظر گردید. اما در کتاب سلسله های صوفیه ایران([14]) طریقت مذکور بدینگونه سلسله بندی شده است:
شیخ ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی به امام احمد غزالی و شیخ ابوبکر نساج و شیخ ابوالقاسم گرگانی و ابو عثمان مغربی و از او به ابو علی روردباری و جنبد بغدادی و شیخ سری سقطی، معروف کرخی، امام علی رضا تا به امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب میرسد([15]) ولی مؤلف حقیقت تصوف سلسله بندی های آتی را به دست میدهد:
الف: شیخ شهاب الدین سهروردی، شیخ ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی، امام احمد غزالی و شیخ ابوبکر نساج تا به حضرت علی(ض)  بن ابی طالب که در سطور قبلی درج گردیده است.
ب: شیخ بهاءالدین ذکریای ملتانی، شیخ شهاب الدین سهروردی، شیخ ابوالنجیب ابوالقاهر سهروردی، شیخ وجیه الدین عمر سهروردی، شیخ محمد بن عمویه، شیخ احمد دینوری، شیخ جنید بغدادی، شیخ سری سقطی، شیخ معروف کرخی، داوود طایی، حبیب عجمی، حسن بصری و حضرت علی کرم الله و جهه.
ج: شیخ ابوالنجیب سهروردی، اخی فرح زنجانی، ابو العباس نهاوندی، ابو محمد ردیم، جعفر خلدی، ابو عبدالله حفیف شیرازی، جنید بغدادی و سری سقطی، مطابق شجره فوق تا به حضرت علی(رض) . 
د: شیخ شهاب الدین سهروردی، شیخ عبدالقادر گیلانی، ابو سعید مخرمی، ابوالحسن مکاری، ابوالفرج طرطوسی، ابو الفضل تمیمی، ابوبکر شبلی، جنید بغدادی تا به حضرت علی(رض)  .
علت اختلاف شجره طریقه سهروردی آن است که سالکان طریقۀ مذکور میتوانند همزمان در نزد چند شیخ مرید شوند و علم طریقت را بیاموزند، در حالیکه در سه طریقۀ دیگر سالک اجازه ندارد که در نزد بیش از یک مرشد مرید شود. ([16])


[1] - شهاب الدین یحیی بن حبش سهروردی معروف به شیخ اشراق (549 هـ . ق) در سهرورد زنجان متولد شد، در شهر مراغه اصفهان تحصیل نمود در تصوف و عرفان جایگاه بلند داشت. حکمت را نزد مجرالدین جیلی که استاد امام فخر رازی نیز بود فرا گرفت. در فلسفه و ادبیات صاحب نظر بود. و سروده های از او به جامانده است.
- دکتور حسن سعیدی، عرفان حکمت اشراق، تهران: 1380ش،  ص 2. [2]
- استاد محمد احسان صیقل، چراغ معرفت کلید سعادت، کابل: 1384ش. ص 35.[3]
- سلسله صوفیه ایران، ص 130.  [4]
[5]- معاون سرمحقق سید علیشاه روستایار، برگهای از زنده گی و اندیشۀ مولانا جلاالدین محمد بلخی، نشریه ریاست فرهنگ و ادب، کابل: 1386 ش . ص 44.
[6] - سلسله طریقه های صوفیه ص 133.
- سلسله طریقه های صوفیه ص ۱۲۹. [7]
- همانجا[8]
- همانجا ص 130. [9]
- سلسله های صوفیه ایران، ص 133. [10]
- همان جا ،ص 134.[11]
- سلسله های صوفیه ایران، ص 135. [12]
- همانجا از ص ص 138- 130. [13]
- همانجا از ص ص 138- 130. [14]
- همانجا  ص 130. [15]
- شیخ امین الدین علا الدین نقشبندی، حقیقت تصوف ، چاپ دوم، افغانستان، 1379، جدول نسبت های طریقتی ضمیمه کتاب. [16]

No comments:

Post a Comment